بنام خدا
سخت است ، ولی حقیقت دارد که اصولا دانش اقتصادی ما خیلی ضعیف است و این خود منشاء هزاران مشکل اقتصادی و فرهنگی و ... می شود .
ما اقتصاد را علم " هزینه کردن " می دانیم ، درحالیکه اقتصاد علم " مدیریت درآمد و هزینه " است و در حقیقت اکثریت مردم و مسئولین ما افرادی هستند که می توانند " خوب خرج کنند !!! " و این یک فاجعه است برای مدیریت کلان کشور .
اگر امثال گاندی در کشور هند ، مشی و روش خود را برای آزادی هند از یوغ استعمار انگلیس "اقتصاد" پایه گذاشت ، می تواند درس عبرت بزرگی برای کشورهای مسلمان باشد که بدانیم " اقتصاد " هم می تواند هم وزن " ایدئولوژی " قرار بگیرد در استعمار یک ملت .
امثال گاندی مردم هند را راهنمایی کرد به اینکه ، اقتصاد یکی از " برنده ترین سلاحهای غرب " است در به اسارت گرفتن مردم و دولت های کشورهای دیگر.
اسارتی شیرین که تحت عنوان اسامی " توسعه " و " پیشرفت " و " صنعتی شدن " و ... راه را باز می کند برای " استعمار فکری و سیاسی دیگران " و دادن فرصت به غربی ها برای تعیین سرنوشت ملتهای دیگر .
اگر " کیف انگلیسی " روزی در دستان بسیاری از نخبگان سیاسی به عنوان نمادی عیان و عریان بود از وابستگی به فکر و سیاست و فرهنگ غرب ، "سبک زندگی غربی " امروز بسیاری از مردم و مسئولان هم می تواند زمینه ساز اختلاس و فساد و رشوه شود ، همچنان که شاهدیم .
فساد و اختلاس و رشوه در اقتصاد ، به مثابه نوعی " خون ریزی اقتصادی " است و مانع از " سامان دهی اقتصاد ملی بر اساس منافع ملی " می شود .
سبک زندگی غربی که حتی بسیاری از اوقات ، فقط قسمت منفی اش که همان " لذت طلبی افراطی " است به ما رسیده ، نقاط قوت بسیاری هم دارد مانند "علم گرایی " ، انضباط کاری " ، سخت کوشی و .... که ظاهرا اینها در کشور ما طرفداری ندارد !!!!
ما باید انقلابی فکری در عرصه اقتصاد داشته باشیم تا بتوانیم " سعادت اقتصادی " را به درستی تعریف کنیم .
سعادت اقتصادی کشور ما در پرتو اطاعت از سیاستهای اقتصاد جهانی نیست .
سیاست های اقتصاد جهانی ، مبتنی بر ادامه تسلط کشورهای مطرح و ابرقدرت اقتصادی بر جوامع ضعیف تر است و نسخه ای پیشرفته از " برده داری اقتصادی " است .
آنها هیچ گاه قصد ایجاد " استقلال اقتصادی " در کشورهای دیگر را ندارند و عموما پیشرفت اقتصادی در کشورهای دیگر باید ادامه زنجیره توسعه اقتصادی آنها باشد ، تا مورد حمایت و تحسین و تشویق آنها قرار بگیرد .
اصولا استقلال اقتصادی در کشورهای دیگر ، نقش آنها را در سیاست و فرهنگ و علم به شدت تضعیف می کند و به هیچ وجه تایید و تبلیغ نمی شود و برعکس تئوری هایی مانند " دهکده جهانی " تبلیغ و ترویج می شود .
تجربه نامه...
ما را در سایت تجربه نامه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4tajrobenameb بازدید : 7 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 11:43